«من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیه[1] » «هر که از دنیا برود و امام زمان خویش را نشناسد به مردن جاهلیت از دنیا رفته است».
براین اساس در قدم نخست باید امام را شناخت و سپس از او پیروی نمود. خداوند این مقام رفیع و بلند را به عدهای انگشت شمار که تعداد آنها از دوازده نفر فراتر نمیرود، اختصاص داده و پیامبر بزرگوار اسلام(ص) ضمن دهها روایت به نام مقدسشان اشاره کرده و برخی از معصومان(ع) همانند امام رضا(ع)[2] و امام هادی(ع) به گوشهای از اوصاف آنها پرداخته اند.
زیارت جامعهی کبیره «آینهی تمام نمای سیمای امام»
زیارت جامعه که دارای مضامین بسیار عالی است و از زبان امام هادی(ع) و در پاسخ به خواستهی یکی از ارادتمندان اهل بیت(ع) صادر شده، اگرچه به شیوهی خطابی و گفتاری است؛ اما درحقیقت بیانگر مقام والای امامت است که از طرف امام معصوم(ع) بیان گردیده است. این زیارت را شیخ طوسی در تهذیب و صدوق در فقه و عیون اخبارالرضا به سند خود ازشخصی به نام نخعی نقل کردهاند که گفت: به علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفربن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) عرض کردم: ای فرزند رسول خدا، مرا گفتاری بیاموز که هر وقت خواستم هریک از شما را زیارت کنم همان سخن را درمحضرش بگویم.
امام هادی(ع)درپاسخ وی فرمود:
«هر زمانی که به آستان (امامی رسیدی) در آنجا بایست و شهادتین را درحال غسل و طهارت بر زبان جاری کن، وقتی نگاهت به قبر افتاد نخست سی مرتبه الله اکبر بگو و چند قدم راه برو، البته با کمال وقار و آرامش بسیار، گامهای خود را کوتاه بردار و بار دیگر بایست و سی مرتبه تکبیر را بر زبان جاری کن، سپس نزدیک قبر شو و این بار چهل مرتبه تکبیر بگو تا یکصد مرتبه کامل شود آنگاه او را با جملات زیر زیارت کن...».
نکات قابل توجه در زیارت جامعهی کبیره
این زیارت عارفانه که انشاء و گفتار امام هادی(ع) نسبت به سایر امامان(ع) است از زیباییهای خاصی برخوردار میباشد. در این زیارت که آن را به حق میتوان ارادتنامه نامید، حضرت به بیش از دویست فضیلت و منقبت از اهل بیت(ع) اشاره میکند که با در نظرگرفتن این فضیلتها در کنار سایر معارف، اهمیت این عرفاننامه برهمگان آشکار میگردد:
- اولین ویژگی این زیارت آن است که امام(ع) ما را با آداب سخن گفتن با امام آشنا میکند که نخست با سلام و درود بر آن امام شروع میشود و پس از برشمردن برخی مناقب و اوصاف او، با جمله «و رحمت الله و برکاته» به پایان میرسد.
در این ارادتنامه، امام(ع) به رابطهی امامان(ع) با خداوند اشاره کرده و به جایگاه خدا در نظر امامان معصوم(ع) پرداخته است.
- امام به عملکرد معصومین(ع دربرابر دین خدا و اجرای تعهد و میثاقی که داشتهاند اشاره میکند.
- بیان دیگر امام هادی(ع) این است که حق، همراه امامان است و هرگز از آنان جداشدنی نیست و هرکه از آنان دور شود گمراه خواهدشد.
- امام با اشاره به جایگاه رفیع امامان(ع) دراسلام و مسلمانان، تصریح میکند که آنان شاهراه و راه راست و گواهان در دین و آن امانتی هستند که حفظش بر مردم واجب است.
- دراین زیارت امام(ع) با بیان شیرین به ما تعلیم میدهد که درمحضر ائمه به فضل و رتبه و مقام رفیع و حق عظیمشان اعتراف کنیم.
- براساس مضمون این زیارت ما باید آمادگی خود را جهت دفاع از امامان نشان دهیم.
- امام دراین زیارت به نکتهی بسیار مهمی اشاره میکند و آن این که تمام اعمال به پیروی از امامان مقبول میافتد و دهها نکته دیگر که هر خواننده را به حیرت وا میدارد.
امام کیست و جایگاه او چیست؟
باید اذعان کرد که مقام رفیع امام را کسی جز امام معصوم نمیتواند تبیین کند. اما م هادی(ع) در این زیارتنامه، امامان معصوم(ع) را امامان هدایت، چراغ های تاریکیها، نشانههای پرهیزکاری، صاحبان خرد، پناهگاه مردمان، نمونه های اعلای الهی و حجتهای خدا بر اهل دنیا و آخرت، معرفی کرده است، همچنین آنها را جایگاههای شناسائی خدا و مسکن های برکت خدا و معدن های حکمت خدا و نگهبانان سر پروردگار و حاملان کتاب خدا و اوصیای پیامبر خدا(ص) دانسته است. آنان دعوت کنندگان به سوی خدا و راهنمایان به راههای خوشنودی خدا و استقرار یافتگان در فرمان پروردگار و کاملان در محبت خدا و مخلصان در توحید و آشکارکنندگان امر و نهی خدا و بندگان گرامی او هستند که هرگز بر خداوند در گفتار پیشی نگیرند.
در این زیارت گرانسنگ امامان(ع) به عنوان نمایندگان خدا و برگزیدگان او و گنجینهی دانش پروردگار و راه و نور و برهان روشن او، پیشوایان راهبر و راه یافته و معصوم و گرامی و مقرب و پرهیزکار و راستگو و زبدهای معرفی شدهاند که فرمانبرداران خدا و قیام کنندگان به فرمان او و انجامدهندگان خواستهاش میباشند.
خداوند امامان را پسندید تا جانشینانش در زمین و حجتهای او بر بندگانش و یاورانی برای دینش و نگهبانان برای رازش و گنجینه داران برای دانشش و مفسران وحیاش و پایههای توحیدش و گواهان برخلقش و نشانههایی برای بندگانش باشند.
در این زیارت میخوانیم که خداوند امامان را به صورت نورهایی آفرید و گرداگرد عرش قرار داد و با آوردنشان در این جهان بر ما منت نهاد، و در خانههایی قرارشان داد که نام و یاد او در آنها برده شود. امامان وجودهای گرانبهایی هستند که فرمانبرداری از آنان فرمانبرداری از پروردگار میباشد. آنچه را که خداوند به امامان داده به هیچ یک از جهانیان نداده است، هر شخص شریفی در برابر مقام رفیعشان سر به زیر آورده، و هر متکبری به فرمانبرداری آنان گردن نهاده و هر گردنکشی فروتن گشته است و زمین به نور وجودشان روشن شده است.
در زیارت جامعه از امامان(ع) به عنوان کسانی یاد شده که خداوند عالم وجود را به برکتشان آغاز کرد و به آنان نیز به پایان خواهد رساند. به خاطر وجود مقدس امامان(ع) است که باران میبارد و به یمن وجود و برکتشان، خداوند آسمان را نگه میدارد و به وسیله آنان غم و اندوه زدوده شده و هر سختی و ناگواری برطرف میشود.
این امام است که خداوند به وسیلهی او ما را از ذلت و بدبختی بیرون آورده و از سختیها و گرفتاریها نجات داده و گشایشی حاصل میکند.
خداوند متعال، به وسیله امام معصوم، ما را از پرتگاه هلاکت و نابودی و از آتش جهنم نجات میدهد و به وسیلهی دوستی و پیروی از آنان، دستورات دینمان را تعلیم میدهد.
وظیفهی ما در برابر امامت و رهبری
با توجه به این دورنمای مختصر که از شخصیت امام معصوم - با استفاده از زیارت جامعه- به دست آمد باید پرسید:
وظیفهی ما در برابر این وجودهای مقدس چیست؟ امامانی که به فرموده امام هادی(ع) علیه السلام:
«زیبا و شیرین است نامشان و بزرگوار است جانشان و بزرگ است مقامشان و برجسته است شان و منزلتشان و راست است وعدههایشان، و نور است سخن و گفتارشان، و رشد و رستگاری است دستورشان، و به پرهیزکاری است سفارششان، و احسان و نیکی است عادت روشنشان، و بزرگواری است شیوه شان، و حق و راستیاست رفتارشان».
راستی چه وظیفه سنگینی در برابر این اربابان بزرگ داشته و داریم؟
آیا نباید در شناخت این بزرگواران کوشش بیشتری کرد، آیا سزاوار است که با وجود این همه اوصاف زیبا و منقبت های بیشمار از این وجودهای مقدس غافل باشیم و حقشان را آنطور که باید نشناسیم.
چه زیبا امام هادی(ع) بیان میکند و از ما نیز میخواهد که چنین بگوئیم و بر همین عقیده باشیم:
«خدا را و همچنین شما را گواه میگیرم که من به شما ایمان دارم و به آنچه شما به آن ایمان دارید. و کافرم نسبت به دشمن شما، بینایم به مقام شما، دوستدار شما و دوستدار دوستان شما هستم. بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهایم. در صلح هستم با هر که در صلح با شما است و در حال جنگ هستم با هر کس که با شما در جنگ است».
[1] . این روایت به تعبیرهای مختلفی در کتابهای شیعه و سنی آمده است. رجوع شود به مسند طیالسی ص1259 و تاریخ بخاری ج6، ص445 و مسند احمد ج3، ص466 و کافی ج،1 ص376 و... .
[2] . تحف العقول و عیون الاخبارالرضا ج،1ص167
نظرات شما عزیزان: